image
سه شنبه, 19 اردیبهشت 1402
روانشناسی

مشکلات رابطه زوجین و اختلالات جنسی و دستورالعمل های درمانی

رابطه جنسی در بیشتر روابط صمیمانه نقش اساسی دارد و به ناچار یک تعامل دو طرفه بین رابطه جنسی و صمیمیت وجود دارد. رابطه جنسی یک رویداد فیزیکی، روانی و بین فردی است و درمان مشکلات جنسی باید هر سه جنبه را در نظر بگیرد. مشکلات رابطه زن و شوهر که می تواند بر تعامل جنسی تأثیر بگذارد عبارتند از خصومت فراگیر، ارتباط ضعیف، عدم اعتماد و سطوح متفاوت میل جنسی. درمانگران باید بتوانند جلسات درمانی را با حضور هر دو طرف، بدون جانبداری، مدیریت کنند و رابطه را به جای هر یک از افراد، به عنوان «مشتری» درمان کنند. آنها باید بتوانند رویکرد فیزیکی به مشکلات را با مدیریت مسائل مربوط به رابطه و مشکلات روانی فردی شرکا متعادل کنند. تکنیک هایی برای درک و اصلاح رابطه زوجین در طول درمان و همچنین برای مقابله با مشکلات جنسی خاص با استفاده از رویکرد سیستم های رفتاری توصیه می شود.

رابطه جنسی بخش مرکزی بیشتر روابط صمیمی است، خواه این روابط شامل ازدواج، مشارکت مدنی، زندگی مشترک یا روابط سست تر باشد. این اجتناب ناپذیر است که باید یک تعامل دو طرفه بین این دو مؤلفه رابطه وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اگر طرفین بیشتر اوقات خود را با هم دعوا کنند، فرصت کمی برای تعامل جنسی وجود خواهد داشت و ممکن است در نهایت به خاطر عدم وجود رابطه جنسی در رابطه با هم دعوا کنند. با این حال، برای برخی از زوج‌هایی که مکرراً دعوا می‌کنند، رابطه جنسی ممکن است راهی برای دستیابی به آشتی باشد و یا مشاجره ممکن است اعتیادآور شود زیرا منجر به تعامل جنسی خوب می‌شود. ارتباط می تواند کلید حل چنین مشکلاتی باشد و اگر زوجین بتوانند مسائل را به شیوه ای آرام و انعطاف پذیر مطرح کنند، ممکن است بتوانند راه های بهتری برای سازماندهی زندگی خود پیدا کنند تا رابطه جنسی خوبی داشته باشند.

رابطه جنسی یک عمل فیزیکی، روانی و بین فردی است، در واقع می توان آن را به طور واقعی زیست روانی اجتماعی نامید.

از نظر فیزیکی، مکانیسم‌های نعوظ، انزال، روان‌سازی و ارگاسم، و همچنین بسیاری از مکانیسم‌های قشر، زیر قشری، هیپوتالاموس، هورمونی و نخاعی را شامل می‌شود (مرجع لوین و ریلی لوین 2007). رابطه جنسی به وضوح می‌تواند با بسیاری از فرآیندهای بیماری، از جمله فرآیندهایی که بر هورمون‌ها، خون رسانی و اعصاب مرکزی، نخاعی و محیطی تأثیر می‌گذارند، تداخل داشته باشد. همچنین می تواند تحت تأثیر داروهای مختلف، به ویژه داروهای ضد افسردگی قرار گیرد.

از نظر روانشناختی، هر یک از شرکا تجربه متفاوتی از تعامل جنسی خواهند داشت، بر اساس توانایی آنها در آرامش و غلبه بر مهارها، سابقه جنسی و عاطفی قبلی، حالت خستگی یا اضطراب، سلامت جسمانی و احساسات که همه ی اینها آرامش و لذت بردن از چیزی که در حالت ایده آل باید برای هر دوی آنها باشد را میتواند کم و بیش دشوار می کند.

 

از نظر جامعه‌شناختی، ایده‌آل‌سازی جنسیت در رسانه‌ها در حال حاضر باعث نگرانی بسیاری از مردم شده است که آیا آنها با آنچه "عادی" است مطابقت دارند یا خیر. همچنین، به ویژه در زوج های مهاجر، انتظارات فرهنگی وجود دارد که زوج جوان باید با خانواده گسترده زندگی کنند (مرجع کروکرو 2005: ص 19)، به این معنی که زندگی جنسی آنها ممکن است به دلیل فقدان حریم خصوصی محدود شود.

اگرچه بیشتر مثال‌های ارائه‌شده در اینجا مربوط به زوج‌های دگرجنس‌گرا هستند، اما این اصول را می‌توان به طور یکسان برای زوج‌های همجنس‌گرا و همجنس‌گرا به کار برد، و مسائل در همه موارد بسیار مشابه است.

اختلالات جنسی

اختلالات جنسی به دسته‌های تشخیصی مختلفی تقسیم می‌شوند، و اگرچه این‌ها کاملاً رضایت‌بخش نیستند، بخش‌های مورد استفاده در ICD-10 (سازمان بهداشت جهانی 1992) احتمالاً پذیرفته‌شده‌ترین بخش‌ها هستند (باکس1). مشکل این است که بسیاری از مشکلات جنسی بین هر دو شریک مشترک است، در حالی که مقوله های ICD-10 و DSM-IV معادل (انجمن روانپزشکی آمریکا 1994) لزوماً برای افراد اعمال می شود.

دسته بندی اصلی ICD-10 برای تشخیص اختلالات جنسی است

•میل جنسی بیش از حد (F52.7)

•ناتوانی در پاسخ تناسلی (F52.2) (در مردان، اختلال نعوظ، در زنان، روانکاری ضعیف)

•بیزاری جنسی و عدم لذت جنسی (F52.1)

•فقدان یا از دست دادن میل جنسی (F52.0)

•دیسپارونی غیر ارگانیک (F52.6)

•واژینیسموس غیر ارگانیک (غیر مصرفی) (F52.5)

•اختلال ارگاسمیک (F52.3) (مرد یا زن)

•سایر اختلالات جنسی، که ناشی از اختلال یا بیماری ارگانیک نیست (F52.8)

•انزال زودرس (F52.4)

 

 

 

 در بیشتر روابط، تنش هایی در مورد اینکه هر چند وقت یکبار رابطه جنسی باید انجام شود، وجود دارد. در تجربه من، رایج‌ترین الگو، به‌ویژه در زوج‌های دگرجنس‌گرای جوان‌تر، این است که شریک مرد نسبت به رابطه جنسی مشتاق‌تر باشد، در حالی که شریک زن، بسته به مرحله چرخه قاعدگی‌اش، احساساتش نسبت به خود، کم و بیش آن را می‌پذیرد. شریک زندگی و حالت خستگی یا اضطراب اودر ایجاد ارتباط موثر میباشد عامل مهم دیگر می تواند تأثیر زایمان بر زندگی جنسی باشد، با محدودیت های زیادی برای زن که هم از ناراحتی های جسمی و هم از فشارهای تغذیه و کمبود خواب ناشی می شودگاهی اوقات، کمک همسر در مراقبت از نوزاد می تواند استرس مادر را کاهش دهد و به رابطه جنسی کمک کند.

کادر 2 نمونه هایی از عواملی را ارائه می دهد که می توانند بر سازگاری جنسی در یک رابطه زن و شوهر تأثیر بگذارند. این فهرست به هیچ وجه جامع نیست، یا در واقع متقابلاً منحصر به فرد است. من تجربه چندین ساله کمک به زوج هایی که مشکلات جنسی دارند را دارم، اما هنوز هم موارد جدید با جنبه های ناآشنا را می بینم. همچنین گاهی اوقات اتفاق می‌افتد که زوجی با یک مشکل ظاهراً غیرجنسی حضور پیدا می‌کنند، که به عنوان یک «گذرنامه» برای درمان عمل می‌کند که در آن مشکل جنسی برجسته می‌شود.

کادر 2 عوامل شریکی که می توانند بر رابطه جنسی تأثیر بگذارند

•کینه و عصبانیت

• خصومت مداوم

• ادب بیش از حد (مثلاً در عدم کمال)

•عدم دانش یا تجربه جنسی

• مشکل در برقراری ارتباط در مورد رابطه جنسی

•عدم  اعتماد

•ناتوانی در "بستن درب اتاق خواب"

•کمبود زمان یا فرصت

• سطوح مختلف میل جنسی

انتظارات غیر واقعی از رابطه جنسی

•عوامل فرهنگی (مثلاً مجبور به زندگی با خانواده بزرگ)

•رابطه نابرابر (به عنوان مثال «بیمار و مراقب» یا «آزار و اذیت و قربانی»)

• زایمان و مراقبت از نوزاد

•رابطه اخیر که شامل یک شریک است

•پارافیلیا (مثلاً فتیشیسم) در یک شریک زندگی

•سابقه تجربیات جنسی آسیب زا (در بزرگسالی یا کودکی)

•اثرات پیری و دشواری در پذیرش آنها

 

زوج درمانی

درمانگر

مدیریت اختلالات جنسی در رابطه زوجین نیازمند تجربه معینی در این نوع درمان است. تکنیک‌های مناسب به بهترین وجه در دوره‌های آموزشی تخصصی جنسی و رابطه‌ای ارائه میشود. احتمالاً برای افرادی که این نوع تجربه روان‌درمانی را ندارند، انجام کار ایده‌آل نیست، اگرچه سایر اشکال تجربه، مانند درمان روان‌دینامیک، انسان‌گرا یا شناختی-رفتاری می‌توانند دیدن زوج‌ها را بدون تغییر در تکنیک فرد ممکن کنند. در یک محیط روانپزشکی جامعه معمولی، بهترین عمل، احتمالاً یافتن منبعی است که بیمار یا زوج را بتوان به آن ارجاع داد، برای مثال یک کلینیک روان-جنسی محلی.قوانین اساسی برای این نوع درمان، با استفاده از رویکرد سیستم های رفتاری، توسط مرجع کرو و ریدلی کرو و ریدلی (2000) توضیح داده شده است. این یک رویکرد عملی برای درمان رابطه زوجی است که تکنیک‌های رفتاری تثبیت‌شده (مانند مذاکره بین شرکا و آموزش ارتباط) را با تکنیک‌های سیستمی (مانند ایجاد مشاجره بین شرکا، جدول‌های زمانی برای فعالیت جنسی و ژنوگرام‌های خانوادگی) ترکیب می‌کند. خلاصه ای از روش های درمانی در این مقاله بر روی دیدن زوجین با هم متمرکز است، اما زمانی که تنها یک شریک دیده می شود می توان از رویکرد مشابهی استفاده کرد.

زوج به عنوان مشتری

درمانگری که با زوجی مواجه می‌شود که با اختلال عملکرد جنسی مواجه می‌شوند، موقعیت بسیار متفاوتی با فردی دارد که فقط یک بیمار را می‌بیند. به یک معنا، زوج، به جای دو فرد، به مشتری تبدیل می‌شوند و درمانگر باید روی رابطه آنها به عنوان کانون درمان تمرکز کند. اجتناب از جانبداری ضروری است. این به این معنی است که به هر یک از شریک‌ها فرصت شنیده شدن داده می‌شود و اجازه نمی‌دهیم یکی از آنها به عنوان سخنگوی رسمی هر دو تبدیل شود. تقریباً غیرممکن است که از احساس همدردی بیشتر با یکی از دیگری اجتناب کنید، اما درمانگر باید این اجازه را بدهد و به اندازه کافی نظم و انضباط داشته باشد که اجازه دهد هر دو نظر خود را بیان کنند. در گرفتن تاریخچه، تعامل جنسی به بخش حیاتی داستان تبدیل می شود، اما نه تنها بخش: رابطه کلی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. دانستن در مورد تاریخچه خانوادگی و شخصی افراد همیشه مفید است، اما این امر باید در جایگاه دوم پس از درک تعامل گذشته و کنونی آنها قرار گیرد.

یکی از تکنیک‌های مفیدی که به درمانگر اجازه می‌دهد از جانبداری اجتناب کند، تشویق شرکا به صحبت با یکدیگر در مورد مشکل است (تمرکززدایی). این باعث می‌شود فرد کم‌حرف‌تر ظاهر شود، در حالی که به درمانگر بینشی درباره نحوه تعامل آنها بدون مداخله نیز می‌دهد. برای مثال، ممکن است مشخص شود که یک شریک کاملاً مسلط است، و درمانگر ممکن است بتواند با تشویق قاطعیت در شریک ساکت تر، تعادل را تغییر دهد.

ساخت بر تجربیات مثبت و به دنبال سازش

یکی از جنبه‌های مهم در موارد اختلال عملکرد جنسی، بررسی تجربیات مثبت رابطه جنسی در گذشته نزدیک یا دورتر است تا به زوج کمک شود تا راه‌هایی برای ایجاد مجدد شرایطی که در آن زمان وجود داشت، بیابند. همچنین پرسیدن سؤالات خاص در مورد عواملی که در یک تجربه جنسی خوب تداخل می‌کنند، مانند کمبود وقت، مشاجره، نگرانی در مورد فرزندان یا اعضای خانواده، و زمان‌های خواب مبهم مفید است. هر گونه تفاوت در نیازها برای انواع تحریکات قبل از جنسی یا دوره های طولانی تر پیش بازی باید بررسی شود. تمرکز درمان همیشه باید بر روی آینده باشد، با تاکید بر فعالیت های خانگی در هفته آینده به جای پرداختن به مشکلات گذشته.

در تمرین‌های کادربندی که باید در خانه انجام داده شود، یک قانون خوب این است که بین خواسته‌های هر یک از شریک‌ها مصالحه حاصل شود، حتی اگر این چیزی نباشد که «سخنگوی» یا نامه ارجاع پیشنهاد می‌کند. به عنوان مثال، ممکن است مردی از درمانگر انتظار داشته باشد که به همسرش کمک کند تا به همان اندازه که او می خواهد رابطه جنسی داشته باشد، اما درمانگر باید در نظر داشته باشد که هر دو طرف با چه چیزی احساس راحتی می کنند و هدفشان مصالحه است. انتظارات واقع بینانه از طرف درمانگر و شریک، از مثبت‌ترین گام‌هایی است که می‌توان برای کمک به زوج جهت دستیابی به یک رابطه جنسی پایدار و مداوم برداشت.

اهداف کلی درمان در کادر 3 خلاصه شده است. اهداف کلی افزایش ارتباطات مثبت شرکا، اجازه دادن به آنها برای مذاکره موثرتر در مورد مسائل جنسی و غیرجنسی، و ارائه توصیه های خاص و تمرینات مشق شب برای غلبه بر آنها است.

کادر 3 مداخلات درمانی برای مشکلات جنسی در زوجین

•ارتباطات در مورد رابطه جنسی و در مورد مسائل عمومی بهبود یافته است

• مرزهای اطراف رابطه زن و شوهر را روشن کنید

• زمان تنهایی برای بهبود حریم خصوصی و تشویق صمیمیت

•تغییر ترتیبات زمان خواب

• سازش و توانایی مذاکره

•افزایش قاطعیت در شریک متمایز

• استفاده از جدول زمانی برای غلبه بر تفاوت در نیازهای جنسی

• تمرکز حسی

•استفاده از دارو برای مشکلات نعوظ

•استفاده از مربی های واژن برای واژینیسموس

• استفاده از تکنیک ها برای مدیریت مشکلات انزال

 

تمرینات تکلیف برای اختلالات جنسی

علاوه بر بهبود روابط عمومی، معمولاً توصیه های خاصی در مورد خود مشکل جنسی نیز مفید است. این نه تنها به این دلیل است که زوج ممکن است به مشاوره نیاز داشته باشند، بلکه به آنها اطمینان می دهد که درمانگر روی همان هدفی متمرکز است که آنها هستند.

تمرکز حسی و تمرکز حس تناسلی

بسیار معمول است که تمرینات را با "تمرکز حسی" شروع کنیم (Reference Masters and JohnsonMasters 1970). تمرکز حسی یک تکنیک مفید برای اکثر اختلالات جنسی است و ممکن است در ترکیب با رویکردهای خاص برای اختلال نعوظ، اختلال برانگیختگی زنان، انزال زودرس، انزال تاخیری، دیسپارونی و واژینیسموس استفاده شود. تمرکز حسی شامل جلساتی است که در خانه انجام می‌شود که در آن زوج لباس‌هایشان را در می‌آورند، با هم دراز می‌کشند وپیش‌بازی‌های غیر تناسلی طولانی‌مدت با ممنوعیت رابطه جنسی دارند. ممکن است قبل از آن تمرینات آرام سازی انجام شود (مرجع کروکرو 2005)، و فرآیند ترکیبی به آنها کمک می کند تا آرام شوند و از تماس فیزیکی لذت ببرند، اما بدون تجربه "اضطراب عملکرد"، پیش بینی شکست که اغلب مشکل را بدتر می کند. آنها برای چند هفته این کار را ادامه می‌دهند و سپس تشویق می‌شوند تا به «تمرکز حس تناسلی» ادامه دهند، که در آن پیش‌بازی، اندام‌های تناسلی را درگیر می‌کند. بعداً، آنها به سراغ تکنیک های خاص برای مشکل خاص خود می روند و در نهایت

پرداختن به خود ناکارآمدی

بسته به مشکل جنسی که درمان می شود، تکنیک های مختلفی را می توان توصیه کرد، معمولاً در ترکیب با استفاده از تمرکز حسی.

اختلال در نعوظ

مهارکننده های فسفودی استراز نوع 5 (PDE-5) (مانند سیلدنافیل، تادالافیل و واردنافیل) یک مکمل ارزشمند برای درمان اختلال نعوظ هستند. آنها احتمال پاسخ نعوظ قوی به تحریک جنسی (اعم از روانی یا فیزیکی) را افزایش می دهند. پمپ های خلاء را می توان برای مردانی توصیه کرد که به مهارکننده های PDE-5 حساس هستند یا به اثرات آنها پاسخ نمی دهند. در حال حاضر توصیه به تزریق داخل حفره ای پروستاگلاندین کمتر رایج است، اگرچه این یک راه ثابت و قابل اعتماد برای ایجاد نعوظ است (مرجع WylieWylie 2007).

انزال زودرس یا تاخیری

برای انزال زودرس، تمرکز حسی را می توان با تکنیک "توقف-شروع" ترکیب کرد. به مرد دستور داده می شود که خود را تحریک کند و درست قبل از اینکه انزال اجتناب ناپذیر شود، این روند را متوقف کند و اجازه دهد میل از بین برود. سپس او می تواند تا زمانی که نیاز انزالی بعدی رخ دهد به تحریک ادامه دهد و در نتیجه انزال را به تاخیر بیندازد. سپس این فرآیند در رابطه جنسی زوج گنجانده می شود.

این رویکرد برای انزال تاخیری مشابه است، اما در این مورد دستورالعمل ها این است که سعی کنید انزال را با "فوق تحریک" آلت تناسلی ایجاد کنید، در ابتدا با خود تحریکی (چون معمولاً این کار آسان تر است) و بعداً با تحریک متقابل با استفاده از شریک جنسی. دست، به دنبال آن تلاش برای قرار دادن در لحظه انزال. درمان این مشکل دشوارتر از انزال زودرس است و می تواند با ناباروری همراه باشد.

شبکه ارتباطی بین رشته ای سایت آیم طب در کنار روانشناسان ، روانپزشکان و پزشکان میباشد تا با ایجاد ارتباط بین رشته ای درمان را برای مراجعین هدفمند ترکند.

واژینیسموس

تمرکز حسی نقطه شروع خوبی برای واژینیسموس است. سپس از زن خواسته می‌شود که از مربی‌های واژینال (لوله‌های پلاستیکی درجه‌بندی‌شده) یا انگشتان خود، همراه با ژل روان‌کننده، در جلساتی به تنهایی برای شل کردن عضلات واژن و رسیدن به دخول بدون ترسی که همراه با تلاش برای نفوذ آلت تناسلی است، استفاده کند. در مرحله بعد مفید است که شریک زندگی را به عنوان یک همکار در تحویل مربیان به او بیاوریم و زوجین را تشویق کنیم که آن را به عنوان یک فعالیت لذت بخش ببینند که می توانند با هم انجام دهند.

دیسپارونی

در موارد دیسپارونی (درد هنگام اقدام جنسی) معمولاً باید با مشورت متخصص زنان، علل ارگانیک را که بسیاری از آنها وجود دارد حذف کرد. اگر این نشان می دهد که هیچ علت فیزیکی وجود ندارد، همان رویکرد واژینیسموس مفید است، اما زن و شوهر باید همیشه مراقب باشند تا از ناراحتی های غیر ضروری جلوگیری کنند.

عدم تحریک جنسی

فقدان برانگیختگی جنسی در زن به راحتی به اندازه سایر مشکلات جنسی طبقه بندی نمی شود. مشکل این است که، در حالی که در مردان از دست دادن نعوظ را می توان از دست دادن علاقه تشخیص داد، در زنان همپوشانی شدیدی بین از دست دادن میل و عدم برانگیختگی وجود دارد. این وضعیت به دلیل تمایل صنعت داروسازی برای توسعه دارویی برای درمان کمبود برانگیختگی پیچیده شده است (مرجع MoynihanMoynihan 2010). در درمان، بهتر است از رویکرد روانشناختی و بین فردی بیشتر برای اختلالات عملکرد زنانه با تأکید بر جنبه های غیرجنسی رابطه استفاده شود. تاکنون هیچ دارو یا درمان فیزیکی دیگری در درمان مشکلات برانگیختگی زنان موثر نبوده است

درمان در عمل

تکنیک های ذکر شده در بالا تنها بخش نسبتا کوچکی از درمان اختلالات جنسی هستند. درمانگر باید رابطه کلی را در هنگام بحث در مورد مسائل جنسی در نظر داشته باشد و اغلب اتفاق می افتد که مشکل جنسی با تعارض در رابطه عمومی حفظ می شود. درمانگر باید دائماً از الگوهای ارتباطی زوجین آگاه باشد و مطمئن شود که آنها واقعاً استرس ها و فشارهای زندگی یکدیگر را درک می کنند. موارد زیر نمونه ای از این موضوع است.

1: تقسیم بار والدین

زن و شوهری که در زندگی زن تمام مسئولیت فرزندان نوجوان و تکالیف آنها را بر عهده داشت ودر این مورد اضطراب زیادی پیدا کرده بود  ودر زمان خواب این زوج هرگز تمایلی به رابطه جنسی نداشتند. درمانگر پیشنهاد کرد که شوهر باید بر تکالیف یکی از فرزندان نظارت کند. این امر باعث شد همسرش آزاد شود، او پس از آن می‌توانست در فعالیت‌های شبانه‌اش و همچنین تکالیف فرزند دیگر  راحت باشد، و در اواخر عصر بیشتر به فکر رابطه جنسی بود.

گاهی اوقات یکی از اعضای خانواده بزرگ وقت یکی از شرکا را در انحصار خود می گیرد. به طور کلی توصیه در این شرایط این است که زوجین رابطه خود را در اولویت قرار دهند و خانواده را در درجه دوم قرار دهند. اصول یکسانی در کل طیف علایق رقابتی مانند جلسات دیرهنگام نوشیدنی بعد از کار، فعالیت های اجتماعی مجزا در خارج از خانه، کار داوطلبانه و علایق ورزشی اعمال می شود. این مشکل همچنین ممکن است زمانی ایجاد شود که شرکا زمان زیادی را در اینترنت یا تلفن صرف کنند. توصیه به طور کلی این است که شریک غایب از طرف مقابل بپرسد که آیا این وقت صرف کردن برای کارهای خود بر روابط جنسی آنها تأثیر می گذارد یا خیر. در بسیاری از موارد، آن‌ها متوجه می‌شوند که شریک زندگی‌شان کمتر از آن چیزی که فکر می‌کردند به رابطه جنسی علاقه‌مند است.

2: بستن درب اتاق خواب

یک مورد گویا از یک زوج جوان بدون فرزند است که در آن مادر همسر عادت داشت هر شب ساعت 11:30 با همسرش تماس بگیرد. این تماس ها حدود 40 دقیقه طول کشید و در آن زمان شوهر از کمبود فرصت برای رابطه جنسی ناامید شده بود و برای آماده شدن برای روز کاری شلوغ خود به خواب رفته بود. راه حل این بود که زن اصرار کند که مادر یک ساعت زودتر زنگ بزند و زن بدون ایجاد توهین هر زمان که ممکن بود تماس هایش را قطع کند.

نیازهای مختلف برای دفعات فعالیت جنسی

در درمان زوج‌هایی که در مورد فراوانی فعالیت‌های جنسی اختلاف نظر دارند، اغلب استفاده از تکنیک‌هایی از رویکرد سیستم‌های رفتاری برای درمان مفید است (مرجع کرو و ریدلی کرو، 2000). اگر شریک مرد در مورد رابطه جنسی مشتاق است اما شریک زن تمایلی ندارد (اما هنوز هنگام برقراری رابطه جنسی لذت می برد)، روش "زمان بندی جنسی" را امتحان کنید. در این روش، از زن و شوهر خواسته می‌شود که یک تناوب مقاربت جنسی را تعیین کنند و سپس یک تکلیف مشخص را انجام دهند که شامل برنامه‌ریزی است که در چه روزهایی رابطه جنسی باید اتفاق بیفتد، اما همچنین در چه روزهایی نباید انجام شود. با رعایت جدول زمانی، تعارض از بحث خارج می شود و زن می تواند در روزهایی که رابطه جنسی برنامه ریزی نشده است، استراحت کند و برای روزهایی که قرار است اتفاق بیفتد، آماده باشد. اکثر مردان این ترتیب را قابل تحمل می‌دانند، اگرچه گاهی اوقات آن را کمی عجیب می‌دانند، و معمولاً می‌توانند در روزهای تعیین‌شده بدون مشکل اجرا کنند. هنگامی که هر دو شریک شرایط را پذیرفتند، آنها معمولاً متوجه می شوند که نیازی به سخت گیری در مورد اجرای جدول زمانی ندارند، اما می توانند بدون درگیری به توافق برسند که تقریباً چند بار رابطه جنسی برقرار می شود.

3: جدول زمانی رابطه جنسی

تصویری توسط یک زوج جوان ارائه شده است که در آن زن هنگام وقوع آن از رابطه جنسی لذت می برد، اما بیشتر از آن که قبول می کرد، امتناع می کرد. مرد شریک زندگی غالب بود، همه ترتیبات اجتماعی را انجام می داد و از نظر کلامی مسلط تر بود. این زن توسط همسرش  برچسب های متفاوتی خورده بود. رابطه جنسی کمتر از یک بار در ماه اتفاق می افتاد و شوهر ابراز ناراحتی می کرد. جدول زمانی توسط درمانگر پیشنهاد شد و توسط همسر مورد استقبال قرار گرفت، در حالی که شوهر بدبین بود. این زوج همچنین تمرینات دیگری از جمله تمرکز حواس و ماساژ پا را برای زن انجام دادند. جدول زمانی رابطه جنسی یک بار در هفته را توصیه می کرد و آنها طبق شروع به آن پایبند بودند. روابط عمومی آنها بهبود یافت و همسر نقش قوی تری در مسائل خانگی ایفا کرد. در واقع، وقتی در پیگیری از آنها پرسیده شد که آیا هنوز باید به جدول زمانی پایبند باشند، آنها تصمیم گرفتند این کار را به طور نامحدود انجام دهند.

اگر شریک زن در مورد رابطه جنسی مشتاق است اما شریک مرد تمایلی ندارد، اغلب زمانی این اتفاق می افتد که وقتی طرفین با هم بحث می کنند، مرد خشم خود را فرو می برد و به جای یک جنگجو به عنوان یک دیپلمات عمل می کند. نارضایتی ناگفته در طرف مرد می تواند منجر به بی میلی برای شروع فعالیت جنسی شود و زمانی که زن از او به خاطر عدم تمایل جنسی انتقاد می کند، ممکن است وضعیت بدتر شود. اگرچه از نظر تئوری یک جدول زمانی رابطه جنسی برای چنین زوج‌هایی امکان‌پذیر است، اما معمولاً تحریک جنسی برای مرد در «روز مقرر» دشوارتر است. احتمالاً بهتر است که قاطعیت مرد را با تشویق به مشاجره یا بحث های داغ بین زوجین در مورد مسائل بی اهمیت در طول جلسات افزایش دهیم (مرجع کرو و ریدلی کرو، 2000). در این تکنیک، درمانگر از مرد می‌خواهد صدای خود را بلند کند و به موضع خود در بحث پایبند باشد و به زوج اجازه می‌دهد به جای اصرار بر پایان قاطع بحث، «توافق با یکدیگر» داشته باشند. این امر به مرد امکان می‌دهد تا قاطعیت عمومی خود را افزایش دهد و بدون کناره‌گیری بیش از حد با رنجش‌ها مقابله کند. البته درمانگر در تعارض طرفی نمی گیرد.

4: القای استدلال

در یک مورد معمولی، شوهر نسبت به همسر مسلط خود بسیار منفعل و آرام کننده بود. در درمان، او تشویق شد تا در بحث‌های بی‌اهمیت قاطعانه‌تر باشد (تغییر که او از آن استقبال کرده بود). میل جنسی او به او و نعوظش هر دو بهبود یافت، و او در جلسه‌ای بعد گفت که زندگی جنسی او «آنقدر جدی است که نمی‌توان آن را جدی گرفت». منظور او این بود که برای رضایت جنسی همسرش بسیار تلاش کرده است و این باعث شکست او شده است.

دستورالعمل های کلی برای درمان

در درمان هر مشکل جنسی در یک زوج، مهارت‌های درمانی اصلی عبارتند از توانایی همدلی با دو شریک زندگی، اجتناب از جانبداری، مثبت و خوش‌بین بودن در رویکرد، اندیشیدن به آینده و همچنین گذشته و استفاده از تکنیک های خاص برای کمک به زوجین در حل مشکلات جنسی و روابط خود ،درمانگر باید نسبت به تغییرات اعمال جنسی و نیازهای جنسی مدارا کند و بتواند در مورد مسائل جنسی بدون خجالت، تحمیل ایده‌آل‌های خود یا اتخاذ نگرش قضاوت‌کننده بحث کند. اهداف درمان اساساً اهداف زوجین است، اما اگر به نظر می رسد که دو طرف اهداف متفاوتی دارند، ممکن است نیاز به سازش باشد. درمان باید نسبتاً کوتاه مدت و محدود به زمان باشد و درمانگر باید همیشه نیاز به ارجاع هر یک از زوجین به متخصصان دیگر (مانند متخصص اورولوژی یا متخصص زنان) را برای بررسی فیزیکی و در صورت لزوم در نظر داشته باشد. نیاز کلیدی این نوع درمان، تشخیص نیاز به تعادل بین مسائل مربوط به رابطه، مسائل مربوط به سازگاری روانی شخصی و مسائل مربوط به بیماری جسمی است. این واقعاً یک حوزه تلاش زیستی-روانی اجتماعی است.

شبکه ارتباطی بین رشته ای سایت آیم طب در کنار روانشناسان ، روانپزشکان و پزشکان میباشد تا با ایجاد ارتباط بین رشته ای درمان را برای مراجعین هدفمند ترکند.

بهترین گزینه را برای درمان انتخاب کنید.

1 اختلال نعوظ را می توان با موفقیت درمان کرد:

الف ) داروهای ضد افسردگی

ب)افزایش تستسترون یا درمان با جایگزینی تستسترون
گزینه های مختلفی برای استفاده از درمان جایگزینی هورمونی وجود دارد.

ترنس درمال یا تکه ها (Transdermal )

بدن قادر به جذب تستسترون از طریق ترنس درمال و یا تکه هایی است که کاربرد آن بسیار آسان است. اما ممکن است باعث سوزش پوست شود و باید هر روز چندین بار استفاده شود.

ژل های موضعی

ژل ها قابل استفاده هستند، اما باید اقدامات احتیاطی صورت گیرد تا مطمئن شوید پوستی که در معرض ژل تستوسترون درمانی قرار گرفته است، ناخواسته روی سایر قسمتهای بدن مالیده نشود. ژل جدیدی موجود است که خطر تماس با سایرقسمت ها را از بین می برد.

باکال پچ

این نوع پچ روزانه دو بار روی لثه ها قرار می گیرد. استفاده از آن مناسب است اما ممکن است باعث تحریک لثه شود.

تزریق

تزریق هر ۲ تا ۱۰ هفته یکبار (بسته به تجویز پزشک) انجام می شود. تزریق ارزان ترین گزینه است، اما همان سطح از پوشش مداوم را در مقایسه با روش های دیگر فراهم نمی کند.

زیر پوستی

این روش شامل گلوله هایی است که هر سه تا شش ماه یکبار در زیر پوست قرار می گیرند. پس از تجویز آنها، گلوله ها به حداقل میزان نگهداری و دوام دوز سطح بالا احتیاج دارند. با این حال، هر بار که دوز جدید لازم است، نیاز به جراحی جزئی دارند.

ج)ویتامینE

د)مهارکننده های dPDE-5

ه )روانکاوی

2 درمان خوب برای اختلال جنسی زنان شامل موارد زیر است:

الف )درمان جایگزین هورمونی

ب)اتوبوس قرص ضد بارداری

ج)خلقی درمانی

د)مهارکننده های dPDE-5

ه)ایمپلنت های تستوسترون /

تستوسترون یک هورمون مهم است که می تواند باعث افزایش میل جنسی، افزایش توده عضلانی، تقویت حافظه و افزایش انرژی شود. با این حال، در اکثر مردان با بالا رفتن سن، میزان تستوسترون کاهش پیدا می کند. تستوسترون هورمونی است که بیشتر در مردان تولید می شود و باعث بروز ویژگی های مردانه می شود.

این هورمون در زنان هم به مقدار کمی یافت می شود که کمبود آن هم می تواند باعث بروز مشکلاتی شود. به همین دلیل در هر دو گروه زنان و مردان به دلیل کاهش میزان تستوسترون که در درجه اول بر قوای جنسی تاثیر می گذارد، کاشت کپسول تستوسترون انجام می شود.

هورمون درمانی با تستوسترون، در اکثر مواقع موفقیت آمیز است. علاوه بر روش کاشت، می توانید از انواع کرم ها، تزریق ها و کپسول های تستوسترون استفاده کنید.

3 زوج درمانی سیستم های رفتاری شامل:

الف ) بینش دادن با تفسیر

ب)فقط به نفع یک شریک برخورد نکردن

ج)جدول زمانی جنسی

د)مصرف داروهای ضد روان پریشی

ه )توصیه ورزش بدنی

4 بعد از زایمان:

الف ) میل جنسی زنان افزایش یافته است

ب)فراوانی آمیزش جنسی بیشتر است

ج)تغذیه با شیر مادر میل جنسی زنان را افزایش می دهد

د)مقاربت باید بدون درد باشد

5 تمرکز حسی شامل موارد زیر است:

الف ) ماساژ بدن

ب)درمان مواجهه طولانی مدت

ج)آموزش قهر

د)تحریک دستگاه تناسلی

ه )تکنیک های شناختی

شبکه ارتباطی بین رشته ای سایت آیم طب در کنار روانشناسان ، روانپزشکان و پزشکان میباشد تا با ایجاد ارتباط بین رشته ای درمان را برای مراجعین هدفمند ترکند.